تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس از جمله تلاش های مهم در نظریه پردازی جامعه شناختی معاصر است که به دنبال عبور از دوگانگی های کلاسیک بین عاملیت (کنش) و ساختار بوده و تأثیر بسزایی بر جامعه شناسی جدید گذاشته است. گیدنز در نظریه ساخت یابی تلاش می کند تا کنش انسانی و ساختار اجتماعی را در یک رابطه دیالکتیکی توضیح دهد. او استدلال می کند که ساختارها هم محدودکننده و هم تسهیل کننده کنش های انسانی هستند. این ساختارها از طریق کنش ها بازتولید یا تغییر می کنند. این نگرش، مفهوم «زمان و مکان» را به عنوان عناصر کلیدی در تحلیل اجتماعی معرفی می کند و بر تعامل پویای میان عاملیت و ساختار تأکید دارد.
سایت جزوه فارسی دانلود PDF مقاله تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس و تاثیر آن بر جامعه شناسی جدید محمد توحید فام 29 صفحه پی دی اف را برای شما دوستان فراهم کرده است. تلفیق کنش و ساختار از مفاهیم کلیدی در نظریه اجتماعی است و در اندیشه نظریه پردازانی چون آنتونی گیدنز، پیر بوردیو و یورگن هابرماس، این موضوع جایگاه ویژه ای دارد. هر یک از این نظریه پردازان به شیوه ای خاص به حل مسئله دیرینه رابطه بین کنش انسانی (agency) و ساختار اجتماعی پرداخته اند و ایده های آنان تأثیر عمیقی بر جامعه شناسی جدید داشته است. با سایت جزوه فارسی همراه باشید.
پی دی اف مقاله تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس و تاثیر آن بر جامعه شناسی جدید
آنتونی گیدنز : نظریه ساخت یابی
گیدنز تلاش کرد که دوگانگی کنش و ساختار را به یک “دوگانه انگاری” تبدیل کند. او بر این باور بود که کنش انسانی و ساختار اجتماعی نه دو چیز مجزا، بلکه به طور متقابل به هم وابسته اند. در نظریه ساخت یابی (Structuration)، گیدنز بر این ایده تأکید دارد که:
- ساختارها هم محدودکننده و هم توانمند ساز هستند: ساختارها قواعد و منابعی هستند که به کنشگران اجازه می دهند عمل کنند، اما همزمان این کنش ها را محدود نیز می کنند.
- بازتولید ساختارها از طریق کنش ها: ساختارها فقط از طریق کنش های روزمره بازتولید می شوند و این کنش ها نیز در بستر ساختارها معنا پیدا می کنند.
- زمان و مکان: گیدنز اهمیت زمان و مکان را در تحلیل کنش و ساختار برجسته می کند و باور دارد که هر کنش در یک بستر خاص زمانی و مکانی شکل می گیرد.
تأثیر بر جامعهشناسی جدید:
نظریه گیدنز بر اهمیت تلفیق سطوح خرد و کلان تأکید می کند و مسیر جدیدی برای پژوهش های جامعه شناختی ایجاد کرده است. او با عبور از دوگانگی های سنتی، مانند ساختار/کنش و خرد/کلان، جامعه شناسان را به تحلیل پویایی های اجتماعی پیچیده تر دعوت کرده است.
PDF مقاله تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس و تاثیر آن بر جامعه شناسی جدید
پیر بوردیو: نظریه میدان و هابیتوس
بوردیو نیز تلاش کرد شکاف میان ساختار و کنش را با مفهوم هایی همچون هابیتوس (Habitus) و میدان (Field) پر کند:
- هابیتوس: مجموعه ای از عادت ها، گرایش ها و مهارت هایی است که در اثر اجتماعی شدن در افراد شکل می گیرد. هابیتوس همزمان محصول ساختارهای اجتماعی است و کنش افراد را نیز هدایت می کند.
- میدان: عرصه ای اجتماعی است که در آن افراد و نهادها برای دستیابی به سرمایه های مختلف (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین) رقابت می کنند.
- سرمایه: بوردیو انواع مختلف سرمایه را معرفی می کند که نقش کلیدی در تحلیل تعاملات بین کنشگران و ساختارها دارد.
تأثیر بر جامعهشناسی جدید:
بوردیو توانست تحلیل های جامعه شناسی را از مفهوم های ایستای ساختاری به سمت بررسی پویایی های اجتماعی سوق دهد. نظریه او، جامعه شناسان را به مطالعه تعاملات پیچیده میان ساختارها و کنش های روزمره در بسترهای مختلف اجتماعی، همچون آموزش، هنر و سیاست ترغیب کرده است.
دانلود مقاله تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس و تاثیر آن بر جامعه شناسی جدید
یورگن هابرماس: کنش ارتباطی و نظام اجتماعی
هابرماس با معرفی نظریه کنش ارتباطی (Communicative Action) و نقد نظام های اجتماعی، رویکرد جدیدی به مسئله کنش و ساختار ارائه داد:
- کنش ارتباطی: هابرماس باور دارد که کنش انسانی باید در بستر تعاملات زبانی و ارتباطی بررسی شود. او بر اهمیت هم فهمی (Mutual Understanding) و تلاش برای رسیدن به توافق در تعاملات تأکید دارد.
- جهان زندگی و نظام: هابرماس میان جهان زندگی (Life-world) که شامل فرهنگ، هنجارها و ارزش هاست و نظام های رسمی (مثل اقتصاد و سیاست) تمایز قائل می شود. او باور دارد که نظام ها تمایل دارند جهان زندگی را استعمار کنند، اما کنش ارتباطی می تواند این روند را متعادل کند.
تأثیر بر جامعهشناسی جدید:
هابرماس اهمیت ارتباط و تعامل اجتماعی را در تحلیل های جامعه شناختی برجسته کرده است. او همچنین با توجه به مفاهیم دموکراسی و هم فهمی، به جامعه شناسی هنجاری و انتقادی عمق بیشتری بخشیده است.
خلاصه مقاله تلفیق کنش و ساختار در اندیشه گیدنز، بوردیو و هابرماس و تاثیر آن بر جامعه شناسی جدید
اندیشه های گیدنز، بوردیو و هابرماس، جامعه شناسی را از دوگانگی های کلاسیک و ایستا رها کرده و به سمت رویکردهای تلفیقی و پویاتر سوق داده اند. تأثیر این نظریه ها در جامعه شناسی جدید شامل موارد زیر است:
- پویایی بیشتر در تحلیل اجتماعی: با پذیرش وابستگی متقابل میان کنش و ساختار، تحلیل ها توانسته اند پیچیدگی بیشتری به خود بگیرند.
- تمرکز بر تعاملات روزمره: این نظریه ها نشان داده اند که چگونه کنش های به ظاهر ساده و روزمره، ساختارهای اجتماعی را بازتولید یا تغییر می دهند.
- تلفیق سطح خرد و کلان: این اندیشه ها محققان را ترغیب کرده اند که تحلیل های خود را در سطوح مختلف (فردی، نهادی و جهانی) گسترش دهند.
- توجه به تغییر اجتماعی: نظریات این متفکران مسیرهای جدیدی برای مطالعه تغییرات اجتماعی، مقاومت ها و سازوکارهای سلطه باز کرده اند.
به طور کلی، این نظریه پردازان مسیر جدیدی را برای درک بهتر دینامیک های اجتماعی و تعاملات انسانی باز کرده اند و جامعه شناسی معاصر را غنی تر و کاربردی تر ساخته اند.
بر روی گزینه افزودن به سبد خرید کلیک کنید بعد طی مراحل و پرداخت وجه از طریق کارت های شتاب محصول برای دانلود آماده خواهد شد . سپس از محصول دریافت شده پرینت تهیه نمایید. اگر در خرید اینترنتی مشکل دارید از طریق کانال جزوه فارسی و یوزر ارتباط با ما اطلاع دهید تا از طریق کارت به کارت محصول رو تهیه نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.